یا غیاث المستغیثین

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

بانوی راوی

01 آذر 1395 توسط نجيبه لكزائي

گنجینه علوم و معارف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش مجموعه ای از احادیث و روایاتی است که از طریق راویان و محدّثین موثّق و متعدّد، به دست ما رسیده است. اینکه کدام حدیث از احادیث معتبر است یا اینکه آیا راویان آن موثّق بوده اند یا نه، علوم گسترده ای را همچون علم حدیث و علم رجال، به خود اختصاص داده که بحث درباره آنها در این مجال کوتاه نمی گنجد. امّا آنچه ذکر آن خالی از لطف نیست، نقش مهم و ارزنده ایست که هر یک از محدّثین و راویان حدیث، در انتشار و انتقال علوم و اسرا معارف محمّدی(صلی الله علیه و آله) واستمرار دین مبین اسلام و مذهب ناب تشیّع جعفری ایفا کرده اند، به طوری که بدون تردید، می توان گفت اکثر احکامشرعیّه اسلام و علوم ومعارف شیعه مدیون آنها و احادیث نقل شده از آنهاست.
سلسله راویانی که از پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) و دخترگرامی(علیها السلام) و وصیّ بزرگوارش امیر المؤمنین (علیه السلام) و فرزندان معصومشان و همچنین بعضی از صحابه، همچون سلمان، مقداد، ابوذر و برخی از همسران پیغمبر، مانند امّ سلمه با واسطه های اندک یا بدون واسطه، حدیث یا احادیثی را روایت کرده اند، به لحاظ صحّت روایت و مستند بودن احادیثشان، بسیار مورد توجّه علما، فقها و دانشمندان قرار گرفته اند.
حضرت زینب(سلام الله علیها) یکی از راویان مورد وثوق شیعه است که بودن واسطه به بیت زهرا(علیها السلام) و علی(علیه السلام) متصل بوده است.«محدّثه» یکی از القابی است که برای بانو ذکر شده است و این خود به تنهایی، بیانگر نقش وی در نقل احادیث و روایات است. اگر چه از روایات منقول از وی اطّلاع زیادی در دست نیست، امّا همان روایات معدود باقی مانده از آن حضرت نشان دهنده مقام روایی وی است.
اکنون به گوشه ای از گواهی مورّخان، علما و محدّثان به مقام روایی حضرت زینب(سلام الله علیها) اشاره می کنیم.
1) ابن سعد در الطبقات الکبری، حضرت زینب(سلام الله علیها) را جزء راویانی ذکر می کند که از همسران پیامبر و دیگران(و آنها از پیامبر(صلی الله علیه و آله) حدیث نقل کرده اند.
2) علّامه جعفر نقدی به نقل از عمادالمحدّثین آورده که او (حضرت زینب(سلام الله علیها)) از مادرش روایت می کرده است.. مرحوم طبرسی در اعلام الوری بر این قول تأکید می کند و می گوید:« او از مادرش فاطمه(علیها السلام) حدیث نقل می کرده است.
3) علّامه مامقانی اورا از محدّثان شمرده و درباره آن علیا مخدّره نوشته است:صدوق او را در مشیخا نام برده…. و ابن اثیر در اسدالغابه او را از صحابه دانسته است…..و من می گویم:»
زَینَبُ، وَما زَینَبُ وَ ماادریک:َ ما زَینَبُ! هِیَ عِقیلَهُ بَنی هاشِمٍ وَ قَد حازَت مِنَ الصِّفاتِ الحَمیدَ]ِ مالم یَحزها بَعدَ أُمّها حتّی حقّ أن یقال هی الصدّیقه الصغری.
زینب! زینب کیست؟! توجه می دانی که زینب کیست ؟ اوعقیله بنی هاشم است که در صفات ستوده، برترین است و کسی جز مادرش براوبرتری ندارد؛ تا جایی که اگر او را صدّیقه صغری بخوانیم، حق گفته ایم.
4) ابوالفرج اصفهانی، صاحب مقاطل الطالبیّین، در مورد آن حضرت از ابن عباس این گونه می نویسد:
«حدّثنا عقیلتنا: عقیله ما برایمان روایت کرد.
5) ابن اثیر نام حضرت زینب(سلام الله علیها) رادر زمره اصحاب رسول الله(صلی الله علیه و آله) ذکر کرده و درباره او می گوید:« کتنَت زَینَبُ امرَأهً عاقِلَه جَزلَه… و کلامها لیزید… مشهور مذکور فی التاریخ، و هو یدّل علی عقل و قوّه جنان: زینب زنی عاقل، خردمند و بامنطق قوی بود… وسخن اوبا یزید، مشهورو مذکور در تاریخ استو این سخنان دلیل بر عقل و قوّت قلب اوست.
بااستناد به احادیث نقل شده از عقیله بنی هاشم و سخن محدّثین و مورّخین بزرگ شیعه و سنّی در مقام روایی آن حضرت، می توان گفت، این بانوی بزرگ، جزء محدّثان بی واسطه از بیت وحی بوده است.

منبع:فصلنامه تخصصی سفینه

 نظر دهید »

هدف از عزاداري

26 آبان 1395 توسط نجيبه لكزائي

پس از ورود به مدينه، حضرت زينب آرام ننشست و براي مردم (كه به قصد ديدارشان مي‏آمدند) در لواي عزاداري، تبليغات
زن معاصر براي رهايي از اسارت فرهنگ غرب، راهي ندارد
جز آنكه زينب(سلام الله علیها) را به عنوان الگو و سرمشق زندگي خود برگزيند.
گسترده‏اي عليه دستگاه ستمگري يزيد را آغاز كرد. حضرت دو هدف عمده را از برگزاري مراسم سوگواري براي امام حسين دنبال مي‏كرد:
1ـ ماهيت اهريمني يزيد را افشا مي‏كرد؛
2ـ مردم را به خاطر عدم ياري امام‏شان سرزنش مي‏نمود!
سرانجام اهداف سفير كربلا به بار نشست و نفرت و انزجار عمومي چنان بالا گرفت كه عموما به طور علني و آشكار يزيد و كارگزارانش را لعنت مي‏كردند. جوانان كه آتش انتقام، درون‏شان شعله‏ور شده بود، همگان و خود را به دليل عدم ياري امام سرزنش مي‏كردند و تنها راه جبران را انتقام‏جويي مي‏دانستند.

تبعید:

فرماندار مدينه (عمرو بن ‏سعيد) شهر را در آستانه شورش ديد و عامل اصلي جنبش را دختر علي بن‏ابي‏طالب(سلام الله علیه)دانست، از اين‏رو هيئتي نزد او فرستاد تا از تحريك مردم دست بكشد. اما حضرت زينب(سلام الله علیها) كجا و سكوت و بي‏اعتنايي كجا؟! با خاموشي و سكوت وداع كرده بود و يك دنيا فرياد شده بود؛ فريادي به بلندي تاريخ در همه اعصار؛ نه فريادي كه از گلوي يك زن زنداني در خانه بيرون آيد. عمرو بن‏سعيد زماني كه ديد هشدارهايش در مورد سكوت كارگر نيست، به يزيد نامه‏اي نوشت و از او كسب تكليف كرد. يزيد فرمان داد كه زينب از مدينه خارج شود.
حضرت زينب(سلام الله علیها) عزم خود را بر خروج از مدينه جزم كرده و با آن ديار وداع گفت. براي اداي رسالت و معرفي نهضت خونين برادر از شهري به شهري مي‏رفت. هر جا كه پا مي‏گذاشت، آتش انقلاب و شورش را عليه دستگاه بني‏اميه شعله ‏ور مي‏كرد، بدين سبب هيچ كجا براي او جاي ماندن نبود، چرا كه به دستور خليفه بايد شهرها را يكي پس از ديگري ترك مي‏كرد. تا اينكه سرانجام در ديار غربت جان به جان آفرين تسليم كرد.

منبع:شیعه نیوز

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یا غیاث المستغیثین

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس